شب هایی با شب بخیری های سرد و خشک

برای همسر عزیزماکنون که در کنار هم اولین سال نو شمسی را سپری میکنیم و تو چه می‌دانی در دلم چه غوغایی برپاست.حضورت در کنار منمرا به پرواز شوق میدهد پر میزنم در عالم عشق خالی از دغدغه های روزمرهسبک بال و عاری از هر غم می‌گشایم پر و بالم را ثانیه ها قدر میدانم میان جان و روانم تکرار میکنم هر دم تو را و دوستت می‌دارمبسان اولین لمس دستانتبه یاد اولین بوسه تا زنده ام خواهان چشمان زیبای توامای تو زیبای جهانم دوستت دارم❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ شب هایی با شب بخیری های سرد و خشک...ادامه مطلب

اصلا از کجا باید بگم، چطوری میشود آغاز کرد ? من اصلا نه منظوری داشتم و نه قصد انتقاد پذیری داشتم به شوخى بهت گفتم شلخته ای، اگر میدونستم که اینقدر به تو بر میخوره اصلا نمیگفتممن امشب خیلی ناراحتم خیلی شب هایی با شب بخیری های سرد و خشک...ادامه مطلب

عزیزم سلام

تصمیم گرفتم که برایت اینجا به طور یواشکی بعضى از چیزچیزا رو بنویسم ، امیدوارم بتونم تا اخرین روز عمرم برایت بنویسم 

همسر مهربانم تو را با تمام وجودم دوستت دارم​​​​

شب هایی با شب بخیری های سرد و خشک...

                                             برای همسرم عزیزمامشب هم برای چندمین بار (که حسابش از دستم در رفته) با دلخوری خوابیدی و من چاره جز دلخوش کردن به همان شب بخیر گفتن سرد و خالی ات نداشتم هر د شب هایی با شب بخیری های سرد و خشک...ادامه مطلب